مددکاری اجتماعی، سلامت اجتماعی، آسیب های اجتماعی، سیاستگذاری اجتماعی، مطالبه گری
 

خاطره بازی با نوروز(11):  «سیزده بدر»


خاطره بازی با نوروز(11):

«سیزده بدر»

یکی از خاطرات شیرین عید نوروز که خوشبختانه هنوز هم با آن خاطره بازی می کنیم « سیزده بدر» است.در گذشته بیشتر و در زمان کنونی کمتر، سیزده بدر فقط اعضاء یک خانواده (پدر، مادر، فرزندان) به تنهایی به دامان طبیعت نمی رفتند. معمولا برنامه ریزی می کردند و بصورت گروهی با مشارکت خانواده های دیگر و اقدام و دسته جمعی این روز را در طبیعت شامل: جنگل، باغ ها، مزارع، کنار رودخانه ها،و... می گذراندند. بهتر است بنویسم خوس می گذراندند. گاهی اوقات تعداد این افراد که دور سفره نهار سیزده بدر می نشستند به بیش از پنجاه نفر می رسید. آش درست می کردند، اکثر خانواده ها هم غذای گوشتی شامل پلو کباب، چلو گوشت ، مرغ و....درست می کردند. آجیل وشیرینی می خوردند، بازی های گروهی از جمله« وسط بازی» که با توپ بود و زنان و دختران هر خانواده با هم بازی می کردند، «هفت سنگ»، «الک دو لک»، «سیکل کا(بازی)»، «کلیوک»، فوتبال با توپ پلاستکی و گاهی اوقات هم چندین جوراب را شبیه توپ گرد می کردند و بازی می کردند، والیبال بخش دیگری از بازی های روز سیزده بدر بود.ترانه و آواز مازندرانی که بخش جدایی ناپذیر این روز در طبیعت بود. هم خوانی اعضاء خانواده و مردم اطراف با این ترانه ها جلوه خاصی داشت. گره زدن سبزه برای دختران دم بخت هم بسیار جذاب بود. بقول شاعری از خطه سرسبز مازندران:«سیزده بدر که شومی/ زمی گره سبزه » و بعد از گره زدن و دعا برای باز شدن بخت شان، سبزه را داخل رودخانه می انداختند و این شعر را می خواندند که:«آي سبزه سبزه ، بهارسبزه سبزه ، سيزده روز بيه تي نومزه » از سوي خانواده ها سروده مي شد تا گره بخت اين جوانان دم بخت باز شود.

مردم مازندران به دلیل نوع کارشان در روستاها همیشه با طبیعت ارتباط داشتند ولی باز هم این روز را برای انتقال پیام «ضرورت آشتی با طبیعت» گرامی می داشتند.اگر خانواده ای فرزندش تازه نامزد یا عقد وازدواج کرده بود معمولا سعی می کردند این سال دو خانواده بطور مشترک سیزده را بدر کنند. فرصتی هم بود که زوج جوان با هم صحبت کنند. در گذشته تا زمان عروسی، صحبت آزاد دو نفره به شکل امروزی نبود. یا یواشکی همدیگر را می دیدند یا با نامه با هم ارتباط داشتند. این روز بهانه خوبی

برای این افراد بود تا به اصطلاح« نامزد بازی» و برای هم «دل نوازی»کنند.

نوروز با آغاز تحویل سال شروع و با سیزده بدر پایان می یافت.در کنار هم بودن خانواده وایجاد فضای شادمانه در طبیعت همیشه مورد استقبال نوجوانان وجوانان بود. گرچه زحمت مادران و پدران و بزرگتر ها برای ایجاد این فضای شادمانه برای فرزندان و نوجوانان وکودکان بیشتر می شد ولی یکی از روز های خیلی خوب برای ما بود. واقعا چه ایام خوشی داشتیم و معتقدم باز هم باید این فضای شاد و با نشاط را بسازیم چون شادی حق ماست.برای شاد بودن باید عامل باشیم وگام برداریم نه فقط نظاره کنیم تا برای ما این فضا را ایجاد کنند یا خود بخود ایجاد شود. دوست فرهیخته ام زنده یاد فرهود جلالی کندلوسی که فقدانش برای حوزه فرهنگ اقوام ایرانی از جمله مازندرانی ها درناک است برای جشن های متعددی که در سطوح ملی،استانی و محلی خلق کرده بود این شعار را انتخاب کرده بود که« آری، آری، شاد بودن به همین آسانی است» و همیشه در این راه عامل بود. یادش گرامی، راهش پر رهرو و اندیشه اش مانا باشد. انشاء ...در پایان این سلسله یادداشت ها با عنوان خاطره بازی با عید نوروز مجدد سالی خوبی ر ا برای همه شما آرزو می کنم و امیدوارم که آسایش و آرامش و صلح و دوستی در جامعه بیش از گذشته نهادینه شود.

سید حسن موسوی چلک

همیار پارپیرار




خاطره بازی با نوروز(11):  «سیزده بدر»

خاطره بازی با نوروز(11):

«سیزده بدر»

یکی از خاطرات شیرین عید نوروز که خوشبختانه هنوز هم با آن خاطره بازی می کنیم « سیزده بدر» است.در گذشته بیشتر و در زمان کنونی کمتر، سیزده بدر فقط اعضاء یک خانواده (پدر، مادر، فرزندان) به تنهایی به دامان طبیعت نمی رفتند. معمولا برنامه ریزی می کردند و بصورت گروهی با مشارکت خانواده های دیگر و اقدام و دسته جمعی این روز را در طبیعت شامل: جنگل، باغ ها، مزارع، کنار رودخانه ها،و... می گذراندند. بهتر است بنویسم خوس می گذراندند. گاهی اوقات تعداد این افراد که دور سفره نهار سیزده بدر می نشستند به بیش از پنجاه نفر می رسید. آش درست می کردند، اکثر خانواده ها هم غذای گوشتی شامل پلو کباب، چلو گوشت ، مرغ و....درست می کردند. آجیل وشیرینی می خوردند، بازی های گروهی از جمله« وسط بازی» که با توپ بود و زنان و دختران هر خانواده با هم بازی می کردند، «هفت سنگ»، «الک دو لک»، «سیکل کا(بازی)»، «کلیوک»، فوتبال با توپ پلاستکی و گاهی اوقات هم چندین جوراب را شبیه توپ گرد می کردند و بازی می کردند، والیبال بخش دیگری از بازی های روز سیزده بدر بود.ترانه و آواز مازندرانی که بخش جدایی ناپذیر این روز در طبیعت بود. هم خوانی اعضاء خانواده و مردم اطراف با این ترانه ها جلوه خاصی داشت. گره زدن سبزه برای دختران دم بخت هم بسیار جذاب بود. بقول شاعری از خطه سرسبز مازندران:«سیزده بدر که شومی/ زمی گره سبزه » و بعد از گره زدن و دعا برای باز شدن بخت شان، سبزه را داخل رودخانه می انداختند و این شعر را می خواندند که:«آي سبزه سبزه ، بهارسبزه سبزه ، سيزده روز بيه تي نومزه » از سوي خانواده ها سروده مي شد تا گره بخت اين جوانان دم بخت باز شود.

مردم مازندران به دلیل نوع کارشان در روستاها همیشه با طبیعت ارتباط داشتند ولی باز هم این روز را برای انتقال پیام «ضرورت آشتی با طبیعت» گرامی می داشتند.اگر خانواده ای فرزندش تازه نامزد یا عقد وازدواج کرده بود معمولا سعی می کردند این سال دو خانواده بطور مشترک سیزده را بدر کنند. فرصتی هم بود که زوج جوان با هم صحبت کنند. در گذشته تا زمان عروسی، صحبت آزاد دو نفره به شکل امروزی نبود. یا یواشکی همدیگر را می دیدند یا با نامه با هم ارتباط داشتند. این روز بهانه خوبی

برای این افراد بود تا به اصطلاح« نامزد بازی» و برای هم «دل نوازی»کنند.

نوروز با آغاز تحویل سال شروع و با سیزده بدر پایان می یافت.در کنار هم بودن خانواده وایجاد فضای شادمانه در طبیعت همیشه مورد استقبال نوجوانان وجوانان بود. گرچه زحمت مادران و پدران و بزرگتر ها برای ایجاد این فضای شادمانه برای فرزندان و نوجوانان وکودکان بیشتر می شد ولی یکی از روز های خیلی خوب برای ما بود. واقعا چه ایام خوشی داشتیم و معتقدم باز هم باید این فضای شاد و با نشاط را بسازیم چون شادی حق ماست.برای شاد بودن باید عامل باشیم وگام برداریم نه فقط نظاره کنیم تا برای ما این فضا را ایجاد کنند یا خود بخود ایجاد شود. دوست فرهیخته ام زنده یاد فرهود جلالی کندلوسی که فقدانش برای حوزه فرهنگ اقوام ایرانی از جمله مازندرانی ها درناک است برای جشن های متعددی که در سطوح ملی،استانی و محلی خلق کرده بود این شعار را انتخاب کرده بود که« آری، آری، شاد بودن به همین آسانی است» و همیشه در این راه عامل بود. یادش گرامی، راهش پر رهرو و اندیشه اش مانا باشد. انشاء ...در پایان این سلسله یادداشت ها با عنوان خاطره بازی با عید نوروز مجدد سالی خوبی ر ا برای همه شما آرزو می کنم و امیدوارم که آسایش و آرامش و صلح و دوستی در جامعه بیش از گذشته نهادینه شود.

سید حسن موسوی چلک

همیار پارپیرار



 
  BLOGFA.COM